وبلاگ ميدان مين؛
آقاي رييس جمهور! ما ديگر نيستيم....

خبرگزاري فارس: دلم تاب نمي‌آورد ببينم رييس‌جمهوري كه با پرچم ولايت راي آورد، آرمان‌هايش را برخي رفقايش بدهند بر باد.


به گزارش خبرنگار فضاي مجازي خبرگزاري فارس، احسان مقدم در آخرين پست وبلاگ خود نوشته است: آنهايي كه مرا مي‌شناسند مي‌دانند تا برايم يقين نشود راه را اشتباه مي‌روم، كوتاه نمي‌آيم. تمام اين روزها چه وقتي موج كامنت‌هايتان از سر دلسوزي يا هر چيز ديگري مرا برحذر داشت از راه، گفتم: نه.

ماندم در طريقت رييس‌جمهوري كه دوستش دارم و چشم بستم به حاشيه‌هاي برخي همراهان...
چه بسيار دوستاني كه از دست دادم و چه بسيار ملامت‌ها كه كشيدم... اما يك جايي ديگر تاب نياوردم.
دلم سوخت وقتي ديدم آرمان‌هاي دكتر چنين استحاله شده‌اند.

بوي جمع كردن راي به مشامم خورد وقتي ويژه نامه "خاتون " را ديدم.
خدا شاهد است و ناظر، حالا كه مي‌نويسم اگر مي‌خواستم گوشه عافيت طلب كنم در همين دولت و مثل برخي‌ها ولايت‌پذيري حضرات را با تك ماده بپذيرم... پيشنهادي داشتم كه شايد بزرگتر از قد من و لياقتم بود اما چشم بستم.

ما نخواستيم اين ياران دولتي را كه ويژه‌نامه خاتونشان، براي بدست آوردن دل برخي‌ها در شميران و نياوران و... مشاور ورشكسته‌اي را كارشناسش مي‌كند كه دل بچه‌هاي انقلابي و حزب‌اللهي را خون كند، نخواستيم.

با احترام به احمدي‌نژاد و برخي دوستان صادقم همچون جعفر بهداد كه به صداقتشان و سلامتشان شك ندارم...ما ديگر نيستيم؛ به هزار و يك دليل ديگر نيستيم.

راستي، يادم آمد سخنان آيت‌الله مكارم شيرازي را در حرم حضرت معصومه(س)، تكان دهنده بود؛ مخصوصا آن جا كه گفت: "براي گرفتن راي بي‌بند و بارها و براي انتخابات اين كارها را مي‌كنند و... "

اگر نخواستند، گوشه همان حجره، كنار آرامش حوزه درس مي‌خوانم و اگر هم چيزي بلد بودم درس پس مي دهم، اگر هم بر من تكليف شد در سنگري ديگر در همين نظام مقدس كه شكر خدا سايه آقا بالاي سرمان است خدمت مي‌كنم؛ اما دلم تاب نمي‌آورد ببينم علما و مراجع عزيز هر از چند گاهي آن هم سر يك خطايي از دولت وارد صحنه شوند و موضع بگيرند؛ دلم تاب نمي‌آورد دست بر دست بگذارم و چيزي نگويم، دلم تاب نمي‌آورد ببينم رييس‌جمهوري كه با پرچم ولايت راي آورد، آرمان‌هايش را برخي رفقايش بدهند بر باد، چه دانسته و يا ندانسته؛ الله اعلم.